- ام الطریق(اُمْ مُطْ طَ)
کفتار. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج) (از اقرب الموارد).
معنی ام الطریق - جستجوی لغت در جدول جو
- ام الطریق
مادر راه شاهراه، کفتار
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
(اُمْ مِ طَ)
لغت نامه دهخدا
وسط راه و قسمت بزرگ و واضح آن. (از المرصع). شارع عام. شاهراه. راه بزرگ. (از یادداشت مؤلف)
(اُمْ مُلْ قُ را)
لغت نامه دهخدا
مکه. (اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء). مکه را ام القری خوانند زیرا گوینداصل زمین آنجاست. بقیۀ زمین را حق تعالی از او بیرون کشید. (از نفایس الفنون قسم اول، ص 100). مکه را گویند زیرا که در وسط زمین است یا برای آنکه قبلۀ مردمان است یا برای آن که شأن آن نسبت بقرای دیگر بلندتر است. (از منتهی الارب) (از آنندراج) :
مرا سجده گه بیت بنت العنب بس
که از بیت ام القری میگریزم.
خاقانی
مرا سجده گه بیت بنت العنب بس
که از بیت ام القری میگریزم.
خاقانی
(اُمْ مُرْ رُ بَ)
لغت نامه دهخدا
سختی و بلا. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). داهیه. (اقرب الموارد ذیل ربق)
(اُمْ مُرْ رَ)
لغت نامه دهخدا
به اصطلاح تشریح پردۀ دوم دماغ را گویند که دماغ در جوف آن قرار دارد و فاصله است مابین ام الغلیظ و مشیمه. (از ناظم الاطباء). و رجوع به ام ّ شود
(اُمْ مُطْ طَ فَ / فِ)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان باوی بخش مرکزی شهرستان اهواز، واقع در 18 هزارگزی جنوب خاوری اهواز و 6 هزارگزی خاور راه آهن اهواز به بندر شاهپور. در دشت واقع شده و گرمسیر است و 250 تن سکنه دارد. آب آن از چاه تأمین میشود. محصولش غلات و شغل مردم کشاورزی و گله داری است. ساکنان آن از طایفۀ الباطو هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
(اُمْ مُطْ طَ)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان نهرهاشم بخش مرکزی جنوب باختری اهواز در کنار رود کارون. در دشت واقع شده و گرمسیر است و 650 تن سکنه دارد. آب آن از رود خانه کارون تأمین میشود. محصولش غلات و سبزی و صیفی و شغل مردم کشاورزی و گله داری است. ساکنان از طایفۀ سادات هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
